زندگی نامه احمد و محمود خیامی :بنیانگذاران ایران ناسیونال ( ایران خودرو )

5

محمود خیامی پدر صنعت خودرو ایران، ایمیل محمود خیامی ،مرضیه خیامی ،بنیاد خیامی ،احمد خیامی ویکی پدیا ،علی اکبر خیامی ،حجت الله خیامی ،فرزندان محمود خیامی

مقدمه :

سید محمود خیامی که هم اکنون دارای ۸۷ سال سن است(دی ماه ۱۳۰۸ شمسی)، متولد مشهد است، وی فرزند یک کامیون دار بود که در خلال جنگ جهانی اول تمام کامیون هایش را روس ها مصادره کردند و به خاک شوروی سابق بردند، در همین جهت وی(پدر محمود) محل نگهداری کامیون ها را به تعمیرگاه تبدیل کرد و محمود هم به خاطر کمک به پدرش مجبور شد برای تحصیل به مدرسه شبانه برود،قدیمی های مشهد که خانواده خیامی و میشناختن میگن که توسرما محمود کار تعمیراتی می کرده و احمدم کار حسابرسی و دفتری  خلاصه پس از همه این کش و قوس ها محمود و داداشش احمد سال ۱۳۲۸ شمسی بارو بندیلشونو جمع و جور کردند و به تهران رفتند تا یک زندگی دیگرو شروع کنند، اونا به تهران که اومدند مجوز اتوبوس سازی را دریافت کردند تا اولین گام خودشون را برای خودروسازی بسازند.

https://www.digikala.com/mag/wp-content/uploads/2017/01/Bio_Mahmoud_Khayami_Main-1.jpg

 

احمد و محمود و کودکیشان:

گفته می شود که احمد ومحمود خیامی در دوران کودکی، در خیابان اتومبیل‌های مردم را می‌شستند. ماجرای زندگی این دو برادر همچون بسیاری دیگر از کارآفرینان  ایرانی شرحی از تلاش‌های طولانی مدت است. این دوبرادر در مشهد تعمیرگاهی به نام برادران خیامی داشتند. احمد برادر بزرگتر مدتی بعد راهی سفری طولانی مدت برای پیداکردن شغلی تازه در اروپا و امریکا می‌شود.
خیامی ها بنیانگذار چه شرکت هایی بود؟
وی شرکت های زیر را بنیان نهاد هرچند ایران ناسیونال که همون ایران خودرو الان ماست و.. توسط داداشش احمد بنیانگذاری شد ولی در کل باهم بودن:
۱٫ ایران ناسیونال که ایران خودرو الان ماست
۲٫ بانک صنعت و معدن
۳٫ فروشگاه کورش که فروشگاه قدس الان ماست.

 

احمد و محمود از اول باهم بودن اما یک جا از هم جدا شدن تا:

تا اینکه از همه اون شرکتهایی که تاسیس کردن شرکت ایران ناسیونال به محمود رسید و پس از انقلاب هم توسط جمهوری اسلامی ایران مصادره شد، وی هم به انگلیس رفت و مقیم اونجا شد.

http://donya-e-eqtesad.com/Images/Bitrix/NewsDetail/aaad/97c601a4-ea99-4cce-b049-e0a13d34db7920-01.jpg

رفتن احمد به خارج شروع تحول ها بود :

احمد برادر بزرگتر مدتی بعد راهی سفری طولانی مدت برای پیداکردن شغلی تازه در اروپا و امریکا می‌شود. محمود همزمان راهی تهران می‌شود تا مقدمات تاسیس تعمیرگاهی در تهران را هم فراهم کند. همزمان احمد به او اطلاع می‌دهدکه در لندن موفق به امضاء قراردادی با هیلمن هانت شده‌است. محمود هم در تهران مقدمات تاسیس کارخانه‌‌ای برای مونتاژ خودروی انگلیسی را فراهم می‌کند. احمد و محمود مدتی بعد کارخانه ایران‌ناسیونال را در تهران تاسیس می‌کنند. کارخانه باید پیکان تولید می‌کرد، همان خودرویی که تا ۲۸ سال پس از انقلاب هم همچنان تولید می‌شد. آیین گشایش تولید خط پیکان برعهده هویدا نخست وزیر وقت گذاشته شده‌بود. آیین پایان کار پیکان هم توسط محمدخاتمی رئیس‌جمهور وقت ایران برگزار شد. احمد و محمود در میانه فعالیت‌هایشان فروشگاه‌های زنجیره‌ای کوروش را هم راه‌اندازی کردند.برادر بزرگتر سید احمد خیامی از بنیانگذاران و شریک وی در ایران ناسیونال بود. او اکنون تبعه کشور فرانسه است. در در زمان جداشدن دو برادر از یکدیگر، ایران ناسیونال به محمود انتقال یافت.

تاسیس ایران خودرو:

احمد و محمود خیامی به همراه خواهرشان مرضیه، کارگاه مونتاژ خودروی ایران را سال ۱۳۴۱ تاسیس کرده بودند. زمانی که شرکت آنها با تشکیلات جدید و نام رسمی “ایران ناسیونال” در سال ۱۳۴۶ و با سرمایه ۴۰ میلیون تومان ثبت شد، تنها می توانست روزانه ۱۰ خودروی سبک و ۷ خودروی سنگین (اتوبوس و کامیون بنز) تولید کند. هفت سال بعد، ایران خودرو با افتخار اعلام کرد که سرمایه شرکت در همین مدت کوتاه، بیش از ۱۲ برابر شده و ایران ناسیونال از نظر کیفیت و کمیت تولید، در ردیف بزرگترین خودروسازان آسیا قرار گرفته است. پس از آن، در سال ۱۳۵۲، ایران ناسیونال اعلام کرد که خودکفایی در تولید قطعات یدکی را در راس برنامه هایش قرار داده است. بدین ترتیب، در همین سال، شرکت های بلبرینگ، پیستون و ایدم تبریز، شرکت ریخته گری، شرکت رضای مشهد و… توسط این کمپانی تاسیس شد. در همین سالها، حاج محمود خیامی با کمک گروهی دیگر از سرمایه داران ایران، بانک صنعت و معدن و فروشگاه های زنجیره ای کوروش را نیز بنیان نهاد. سال ۱۳۵۶، ایران ناسیونال اعلام کرد که می خواهد “پیکان” را از خط تولیدش خارج کند، با شرکت پژو وارد شراکت جهانی شود.

داستان پیکان :

وقتی چند وقت از تولید محدود اتوبوس گذشت، خیامی‌ها  راضی نشدند و این علتی شد که به فکر تولید اتومبیلی کوچک بیفتند، که هم استحکام کافی داشته باشد و هم قیمت ارزان، این دو خصوصیت منجر به این میشد که همه اقشار جامعه در سراسر ایران با هر درآمدی که داشتند توانایی استفاده  از آن را داشتند. از این رو به ارتباط با کارخانه‌های خودروسازی در سراسر دنیا پرداختند و پس از مذاکرات زیاد با کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیسی، بالاخره با شرکت تالبوت انگلستان که در آن زمان اتومبیل های هیلمن را تولید می کرد ( زیر مجموعه‌ای از شرکت کرایسلر امریکا بود) به توافق رسیدند و در تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۴۶ شمسی تولید هیلمن با نام پیکان با تیراژ ۶۰ هزار دستگاه در سال با این اشعار به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد آغاز گردید و در اواخر همان سال اتومبیل پیکان با قیمت ۱۲ هزار تومان به بازار آمد.بد نیست که بدانید که  این تیراژ در سالهای بعد با تولید اتومبیل‌های پیکان تاکسی، پیکان کار (اونجری)، پیکان جوانان دو کاربراتوره، دولوکس و پیکان استیشن و وانت پیکان که به شش مدل می رسید به تیراژ ۱۲۰ هزار دستگاه در سال رسید.پیشتازی ایران ناسیونال(ایران خودرو) در زمینه تولید پیکان به جایی رسید که در روزهای ابتدای انقلاب اسلامی، حدود ۱۵ هزار نفر در داخل کارخانه و چندین هزار نفر نیز در بخش فروش لوازم یدکی و تعمیرگاه‌های مجاز که زیر نظر مستقیم کارخانه اداره می‌شد، به کار مشغول بودند.اما پیکان برای این موفقیت ها مشکلات زیاد داشت..

 

مشکلات پیکان در ابتدا راه و تدبیر برای مقابله باهاش:

یکی از ایرادهایی که پیکان در اول کار با آن مواجه شد.جوش آوردن این خودرو در شهرهای دارای آب و هوای گرم از جمله تهران بود که پس از طی مسافتی و یا ماندن در ترافیک، با آن مواجه می شد و دلیل آن هم چیزی نبود جز طراحی رادیاتور آن با آب و هوای کشور انگلستان، این مشکل باهوش و ذکاوت  مکانیک ها و قطعه‌سازان داخلی با طراحی و ساخت رادیاتورهای چهارلول (رانندگان قدیمی پیکان آن را به خوبی میشناسن) و جایگزینی آن با رادیاتورهای سه‌لول به سرعت برطرف گردید.یکی دیگر از مشکلات این اتومبیل تنظیم کاربراتور آن با آب و هوای شهرهای مختلف بود. به عنوان مثال اگر این اتومبیل از تهران جهت مسافرت به شمال کشور می‌رفت کاربراتور آن دچار خلال می‌گردید و خوب کار نمی‌کرد و می‌بایست آن را دوباره تنظیم می‌کردند که با تعویض این نوع کاربراتورها که به آنها شیری می‌گفتند، با کاربراتورهای اتوماتیک این نقصی هم برطرف گردید.

تبلیغ دردسر ساز پیکان :

سال ۱۳۴۷ شمسی بود که در یک تبلیغ تلوزیونی، برای پیکان جشن گرفتند و کلیات تبلیغ هم اینطور بود که چند نفر دختر و پسر جوان باهم دور پیکان بنده خدا می چرخیدند و می رقصیدند و شمع و کیک بزرگی را فوت می کردند، و همین شد که صدای چند تن از اساتید دانشگاه و نماینده مجلس به صدا در آمد و بعد یک هفته مجبور به قطع پخشش شدند.

داستان پیکان هم به سر رسید :

پیکان هم مثل همه چیز به آخر خودش رسید و در سال ۱۳۸۴ شمسی پس از اینکه تولیدش متوقف شد،(دو میلیون و ۲۹۵ هزار دستگاه اتومبیل) روانه موزه ای در همسایگی کارخانه تولیدیش شد که کسانی که می خواهند بروند باید بگم در جاده مخصوص است.

نکته جالب در استخدام کارگران:

یکی از نکات جالب در تأسیس کارخانه ایران ناسیونال آن بود که برادران خیامی در ابتدا برای کار در کارخانه فقط از کارگران مشهدی و شهرهای اطراف آن استفاده می‌کردند و هرچند ماه یک بار عده‌ای را به خرج کارخانه با قطار برای استخدام به تهران می‌آوردند و پس از دو ماه کار آزمایشی، کارگران خوب و ورزیده و علاقمند را از میان آنان انتخاب و استخدام می‌کردند و بقیه را باز با خرج شرکت به مشهد بازمی‌گرداندند.بعدا با گسترش کارخانه و تولید بیشتر از دیگر شهرهای کشور از جمله تهران نیز کارگران فراوانی به استخدام شرکت درآمدند. برادران خیامی همراه با توسعه روزافزون کارخانه به خرید زمین‌های اطراف کارخانه ادامه داده و هرچند ماه مقداری از زمین‌های اطراف کارخانه به مالکیت ایران ناسیونال درمی‌آمد، و امروزه اگر به این کارخانه نگاهی دقیق بیندازید، می‌بینید که سه جاده اتوبان، مخصوصی و قدیم کرج از میان این شرکت عبور می‌کنند.  یکی از کارهای خیامی‌ها ساخت کمک به خانه دار شدن کارگران در محله ۱۶ دستگاه و  ساخت شهرکی در کنار کارخانه بود با نام پیکان شهر برای سکونت کارگران و کارفرمایان بود.

خاطره سر زدن هاش به کارخانه:

یک روز محمود که عادت زیادی به سر زده سرزدن به حیاط کارخونرو داشت وقتی داشت تو حیاط قدم می زد ی کارگرو دید که بیرون بوفه نشسته و داره با عشق نون پنیر انگور می خورد، برای محمود خیلی جالب بود چرا که قیمت غذا بوفه خیلی ارزون بود برای همین از کارگر می پرسد که چرا بوفه نمی‌روی؟ کارگر بنده خدا هم جواب میده که غذای کارخانه ۱۲ ریال است؛ نان و پنیر ارزانتر در می آید. اینطوری چیزی برای خانواده ام جمع می کنم. مدیر با شنیدن این سخنان دچار بهت شده بود و دستور داد غذا بوفه را مجانی کنند و در کنارشم با ساختن مسکن و دادن وام بلند مدت کارگراشو در ۱۶ دستگاه خانه دار کرد این کار در ایران توسط یک شرکت و موسسه خصوصی سابقه نداشت.

پس از ورود به خارج از ایران :

به دلیل سابقه ای که در همکاری با شرکت مرسدس بنز آلمان داشت، از این شرکت اعتبار گرفت و در خارج از ایران، کار خودش را به عنوان فروشنده از اول شروع کرد. چون که نبوغ اقتصادی که داشت، این بار هم موفق شد و اکنون خانواده او، یکی از نمایندگی های فروش مرسدس در انگلیس و آمریکا را دارد.

او با ثروتی که از فروش “مرسدس” در آمریکا به دست آورد، شروع به ساخت مدرسه در مناطق روستایی استان خود (خراسان) کرد و آنقدر به این کار ادامه داد تا به یکی از بزرگترین مدرسه سازان تاریخ کشور تبدیل شد.
جالب است بدانید که این آقا کمک یک میلیون پوندی هم به حزب کارگر انگلیس کرده و مورد تمجید تونی بلر هم قرار گرفته است.

وی به همین دلیل پدر صنعت خودرو شناخته می شود

 
ممکن است شما دوست داشته باشید
5 نظرات
  1. م. ش می گوید

    درضمن ایشان یک خیر بزرگ مدرسه ساز هم هستند که چون اجازه ندادند نامشان روی مدارسشان گذاشته شود این مدارس بنام محمودیه معروف هستند (محمودیه خیامی) بیش از صد مدرسه که هنوز هم با سرمایه آنها می چرخد. درود بر آنها. چون اصالتا مشهدی هستند این مدارس بیشتر در استان خراسان و مشهد هستند.

  2. من می گوید

    آیا ایمیل فرزندان ایشان دارید؟ راه ارتباطی چیست

  3. مهدی مزینانی می گوید

    سلام ب بنیانگذار صنعت خودرو در ایران،و بزرگترین مرد بامرامی ک میلونها نفر ایرانی مدیون ایشون و برادر گرامیشان هستن.بنده از کارکنان فعلی ایران ناسیونال و فرزندعلی مزینانی از کشتی گیران و کارکنان این کارخانه بزرگ هستم
    فقط قصد از مزاحمت عرض ادب خدمت پدر این صنعت و رساندن سلام بیش از ده هانفر از ارادتمندان شما بزرگوار و از کارکنان قدیمیه شما ک از نزدیک خدمت شما بودن
    انشاءالله اگر جوابی از طرف شما دریافت کردم و سعادت یارم بود عکسهای قدیمی این بزرگواران رو خدمتتون میفرستم
    یاحق

  4. جلال می گوید

    باسلام به بهترین پدرهم مهربانی وهم صنعت آنچه ازشمامیدانم بگفته عموی مرحومم علی آقاشجاع که دردهه ۵۰جزبهترین کارگران شمادرنگهبانی بودن ،امیدوارم خداوندمهربان کمک نمایدتاشمابه وطن برگردید وشمارا ازنزدیک ببینم.والسلام

  5. امیر یوسفی می گوید

    باسلام خدمت مرد مردان صنعت و معرفت …گلی به گوشه جمالتون که هنوز ایران و ایرانی مدیون این همه همت و شرافتتونه .خدارحمت کنه احمدخیامی بزرگوار رو که یادش همیشه تو خاطر همه ما ایرانیهای قدرشناس هست

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.