بررسی و هزینه تبدیل ۲۰۶ تیپ ۵ به ۲۰۶ RC
تبدیل ۲۰۶ تیپ ۵ به ۲۰۶ RC
بررسی تبدیل ۲۰۶ تیپ ۵ به ۲۰۶ RC
پوست اندازی از نوع پنجم
از زمان معرفی پژو ۲۰۶ به بازار ایران در سال ۱۳۸۰، این خودرو همواره مورد توجه خریداران و بهخصوص تیونرها بوده. این خودرو بهدلیل استایل اسپرت، وزن نسبتا کم و پتانسیل فنی بالا یکی از اولین انتخابها در حوزه تیوینگ به شمار میرود. البته از میان تیپهای مختلف این خودرو نیز بیش از همه تیپ ۵ است که به تیونرها چشمک میزند زیرا از نظر فنی و به ویژه سیستم سیمکشی(مالتی پلکس) میتواند نیازهای یک تیونر را بهخوبی برطرف کند. همچنین پیشرانه TU5 مورد استفاده در این خودرو به دلیل کیفیت ساخت بالا(البته قبل از داخل سازی شدن قطعاتش) و آلیاژهای مناسب قطعات، یکی از پیشرانههای است که جان میدهد برای تیوینگ. البته انتخاب دیگری هم وجود دارد و آن تعویض پیشرانه با نوع RC پژو است که ۲۰۶ را بدل به غولکشی در خیابانها میکند. در این شماره به سراغ یکی از همین غولکشها رفتهایم که درون سینهاش یک پیشرانه ۲ لیتری RC نصب شده است.
خوشبختانه خانواده موتورهای بهکار رفته در پژو ۲۰۶ از نظر نصب طوری طراحی شدهاند که بدون نیاز به تغییر در دسته موتورها و فضای دورن محفظه موتور بهراحتی درون سینه ۲۰۶ جای میگیرند. از این رو پیشرانه ۲ لیتری معروف به RC هم از این قاعده مستثنا نبوده است. در کل برای نصب پیشرانه RC روی پژو ۲۰۶، تیپ پنج انتخاب بهتری است زیرا کالیبره کردن Magneti Marelli ECU این پیشرانه با سیستم سیمکشی مالتیپلکس تیپ ۵ کاری آسودهتر و البته با بازده بیشتر است. پیشرانه بدون تغییر خاصی دورن سینه ۲۰۶ نصب شده و هیچیک از قطعات موتور تغییر نکردهاند. قلب ۴ سیلندر جدید این خودرو میتواند ۱۷۵ اسب بخار نیرو دراختیار راننده قرار دهد و نمودار گشتاورش هم در دور ۴۰۰۰ RPM به عدد ۲۰۰ نیوتنمتر میرسد که برای خودروی با کمتر از ۱۱۰۰ کیلوگرم وزن اعداد قابل توجهی هستند.
این خودرو با اتکا به این اعداد و ارقام میتواند ظرف ۷.۵ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد که از این حیث باید گفت حتی از خودروهای چند ده میلیونی بازار هم سریعتر است. نکته جالب اینکه این پیشرانه با تغییرات اندکی به خصوص در مباحث زیستمحیطی، در سیروئن C5 نیز بهکارگیری شده است. C5 نیز چند سال پیش توسط شرکت سایپا وارد بازار خودروی ایران شد و از این رو در تهیه قطعات یدکی پیشرانه مشکل چندانی وجود ندارد. بهدلیل تولید حرارت بیشتر پیشرانه جدید نسبت به نمونه استاندارد، باید سیستم خنککاری هم مورد بازنگری قرار میگرفت. به این ترتیب رادیاتور دست نخورده باقی ماند اما فنهایش با نمونههای قویتر که حجم باد بیشتری را تولید میکنند تعویض شدهاند.
گیرباکس مورد استفاده در ۲۰۶ تیپ ۵، با اهداف اقتصادی و کاربری شهری طراحی شدهاست. بههمین دلیل و با هدف افزایش شتاب و کشش خودرو، قطعات درونی گیرباکس با نمونههای دیگری از ساختههای گروه پژو-سیتروئن که در سیتروئن C5 هم بهکار گیری شده، تعویض شده. دندهها و قطعات جدید گیرباکس به دلیل ضرایب کوتاهتر کشش و شتاب اولیه و میانی خودرو را افزایش دادهاند بهطوری که حالا ۲۰۶ RC ما میتواند از پس غولهای بزرگی همچون بنز و بامو برآید.
برای انتقال بهتر نیروی تولیدی موتور به چرغهای جلو از دیفرانسیل کوتاهتر و سیستم کلاچ جدید ۸ پلیت ساخت گترگ استفاده شده است. لنتهای بهکار رفته در صفحه کلاچ از جنس گرافیت هستند که ضمن مقاومت حرارتی بالا، قدرت اصطکاک بیشتری دارند و بههمین دلیل نیمکلاچ کردن با این خودرو کار دشواری است زیرا صفحه به محض نزدیک شدن به فلایویل، با آن کوپل شده و یک شتاب ناگهانی را ایجاد میکند.
اکسل عقب استاندارد تیپ ۵ بنا به دلایل مختلف از جمله ثبات بهتر خودرو و ترمزهای دیسکی، با نمونه بهکار رفته در RC تعویض شده است. تقریبا همگی شنیدهایم که پژو ۲۰۶ در محور عقب کمی ناپایدار است. استفاده از اکسل جدید دقیقا همین ضعف را برطرف کرده است زیرا اکسل جدید بهصورت سه تکه و مستقل ساخته شده و از این رو عبور از پیچها را با سرعتهای بالاتری امکان پذیر میکند. در دنیای حرفهای تیونینگ رسم است که اگر خودروی از نظر فنی و قوای محرکه ارتقاء پیدا کند، به همان میزان نیز باید ترمزهایش بهینه سازی شود زیرا کنترل یک خودی قدرتمند با ترمزهای ضعیف کاری نشدنی است.
بههمین دلیل تیونر بوستر و تعدادی از متعلقات سیستم ترمز را با نمونههای مورد استفاده در مدلهای RC جایگزین کرده است که میتواند به خوبی خودرو را متوقف کند. البته نقش ترمزهای دیسکی محور عقب هم در این امر بسیار مثبت است. هندلینگ خودرو نیز به همت استفاده از ۴ کمک فنر ساخت کمپانی پر آوازه D2، بهبود چشمگیری پیدا کرده است. این کمک فنرها که از نوع قابل تنظیم هستند، میتوانند در ۳۶ حالت مختلف با کیفیت عملکردی متفاوت تنظیم شوند. این قابلیت تنظیم به خودرو امکان میدهد وقتی در مسابقات درگ شرکت میکند از تنظیمیخاص استفاده کند. در زمان بکارگیری خودرو رد شهر هم تنظیمات شهری کمک فنرها باعث میشود عملکرد ضربات کمتر از انتظار به اتاق وارد شود. البته نباید فراموش کرد که این خودرو یک ۲۰۶ کاملا اسپرت است و نباید انتظار عملکرد یک ۲۰۶ استاندارد را از آن داشته باشید.
وقتی پشت فرمان قرار میگیرد اولین چیزی که مشاهده میکنید صفحه کیلومتر جدید RC است که تا ۲۱۰ کیلومتر مدرج شده و این یعنی این خودرو میتواند آدرنالین خونتان را به اندازه کافی بالا ببرد! فرمان کوچک OMP حالتی کاملا اسپرت دارد و برای چرخاندنش باید انرژی بیشتری صرف کنید. اگر قصد داشته باشید آرام به راه بیفتید باید بدانید گلاچ گرافیتی این اجازه را به شما نمیدهد پس بهتر است دور موتور را کمی بالا ببرید و کلاچ را با سرعت بیشتری رها کنید. کورس بازی پدالهای OMP که پدال کلاچ هم یکی از آنها ست آنقدرها زیاد نیست و کمیطول میکشد تا به آنها عادت کنید.
شتاب و کشش خودرو حتی با وجود سه سرنشین واقعا مناسب است و در ترافیک بعد از ظهر تهران کار به استفاده از دندههای بالاتر نمیرسد. اما در اتوبان که مسیر کمی بازتر است کشش خودرو تا دنده ۴ واقعا درخور توجه است. البته قدرت واقعی پیشرانه بعد از دور موتور ۳۰۰۰ حاصل میشود و در این دور شتاب ثانویه خودرو کاملا قابل لمس است. پژو ۲۰۶ از آن دست خودروهایی است که جان میدهد برای یک تیوینگ خیابانی نسبتا کم هزینه که حرفهای زیادی در مقابل حریفان گرانقیمت برای گفتن دارد. عملکرد فنی خودرو در صورت استفاده از کوئیکشیفتر و تغییراتی اندک بهتر هم خواهد شد. به گفته مالک خودرو حدود ۲۸ میلیون تومان برای تیونینگ این خودرو هزینه شده است. در پایان ضمن تشکر از مالک خودرو هومن قضایپور، از دوست گرامی محمد مقدم که زمینه انجام این تست را فراهم کردند تشکر میکنیم.
حلالت.
خخخخخخ