بزرگترین خودروساز مدعی جهان و سرنوشت آن

0

تردیدی نیست که امروزه بخش عظیمی از درگیری ذهنی اقتصاددانان بزرگ جهان معطوف به سمت شرق و اقتصاد کشور چین است و رشد شتابنده اقتصاد این کشور همگان را در بهت و حیرت فرو برده است.

به عنوان روزنامه نگاری که با یکی از 10 ثروتمند نخست چین و دارنده میلیاردها دلار ثروت ملاقات داشته ام در این نوشتار صرفا به یکی از جنبه های پیشرفت در صنعت خودروسازی چین اشاره خواهم کرد. صنعتی که از مهندسی معکوس آغاز شد و امروز به کلاف سردرگم بزرگترین خودروسازان مدعی جهان تبدیل شده است.

مالک شرکت لیفان موتورز صنعت قطعه سازی مجله خودرو دانستنی های جالب خودرو باکیفیت ترین خودروی چینی صنعت خودروسازی چین خرید و فروش خودروی چینی

لیفان موتورز و ساختارهای متنوع

به قصد بازدید یکی بزرگترین شرکت های خودروسازی چین و به مقصد شهر چونچین بارسفر بستیم. برنامه سفر جهت بازدید از بخش های مختلف شرکت لیفان موتورز تنظیم شده بود. شرکتی که تنها یک گوشه از فعالیت هایش خطوط تولید خودروهای سواری و تجاری بود. در حالی که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان موتورسیکت در جهان و در عین حال بزرگترین تولیدکننده انجین موتورسیکت در جهان نیز به شمار می رفت.

در عین حال این شرکت ظرفیت های خیره کننده ای در حوزه تولید قطعات خودرو داشت و دهها شرکت خودروسازی دیگر در چین را پشتیبانی می کرد. به نظر حجم فعالیت های صنعتی و تولیدی گروه تولیدی لیفان تنها در بخش موتورسیکت و قطعات خودرو کافی است تا به ابعاد کارآفرینی این مرد ثروتمند چینی اشراف پیدا کنید. در حالی که شرکت لیفان موتورز نیز در حوزه تولید خودرو به تنهایی ابعاد دیگری داشت.

شهرسازی در کنار خودروسازی

صرف نظر از ظرفیت هایی که این فرد ثروتمند چینی در حوزه تولید موتورسیکت، خودرو و قطعات ایجاد کرده بود، بخش دیگری از فعالیت های این فرد متفکر و توانا آنچنان ذهن را از فعالیت های خودرویی او دور کرد که در بهت و حیرت فرو ماندیم. جایی که به نظر می رسید اصلی ترین فعالیت او خودروسازی نیست و او حتی در حوزه مسکن و شهرسازی نقطه اتکای دولت چین به شمار می رفت. به گونه ای که مالک شرکت لیفان موتورز شهرهای جدید با دهها هزار واحد مسکونی و امکانات کاملا مدرن و پیشرفته می ساخت و برای تامین مسکن شهروندان چینی تحویل دولت می داد. پرداختن به ابعاد گسترده فعالیت او در حوزه مسکن و شهرسازی خود حدیث مفصل بود.

اما به نظر می رسید این تمام ماجرا نبود و این کارآفرین ثروتمند چین فعالیت های متعدد دیگری نیز در دیگر حوزه های اقتصادی کشور چین داشت که از آن جمله می توان به شبکه گسترده حمل و نقل نیز اشاره کرد. تا جایی که بازدید از تمام ظرفیت های ایجاد شده توسط این فرد ظرف یک هفته امکان پذیر نبود.

میلیاردر عاشق ایران

بله. آقای یین مینگ شان کارآفرین وطن پرست چینی و مالک لیفان موتورز میزبان ما بود. فردی که عاشق فرهنگ و سنت ایرانی بود. تا جایی که به محض ورود به اتاق کارش بسیاری از نمادهای فرهنگی ایرانی و صنایع دستی نفیس کشورمان نمود عینی داشت و این همه میل و اشتیاق او به فرهنگ ایران ما را در بهت و حیرت فرو برد.

روزی که قرار بود ما با او ملاقات کنیم آقای مین 82 ساله در بیمارستان بستری بود و با اصرار پزشکان را مجاب کرده بود تا او را چند ساعتی برای ملاقات با میهمانان ایرانی آماده کنند تا پس از این دیدار مجدد به بیمارستان بازگردد. به درستی ما با یک جنتلمن چینی مواجه شدیم. فردی که مدعی بود دیگر کار کردن را برای ثروت اندوزی دوست ندارد. او چهار ساعت تمام از خاطراتش و از سختی ها و مصائبی که بر او گذشته است روایت کرد. مصداق بارز پس از هر سختی حلاوتی در پیش است.

به طرز عجیبی در گفتار و کلامش عشق به فرهنگ ایرانی موج میزد. او حتی اعتراف کرد که سالها قبل در یکی از بازی های تیم ملی فوتبال ایران با یکی از رقبای آسیایی 15 هزار تماشاگر چینی را استخدام کرده است تا به استادیوم بروند و تیم ملی ایران را تشویق کنند. او حتی مدعی شد که به مدیرانش دستور داده است تا برای تیم فوتبال لیفان موتورز که در سوپر لیگ چین بازی می کرد بازیکن ایرانی جذب کنند.

سرگذشت عجیب مالک لیفان موتورز

بگذریم. آقای یین مینگ شان میلیاردر پرآوازه چینی اما سرگذشت بسیار تلخ و دردناکی داشته است که در نوع خود جالب توجه به شمار می رود. به طوری که در سال 1978 و پس از پایان دوران مائوئیستی  و روی کار آمدن حزب کمونیست در این کشور او و بسیاری از کارآفرینان و ثروتمندان چینی در مظان اتهام و در صف انتظار برای رفتن به پای چوبه اعدام قرار داشتند. او می گفت روزها و ماه های سختی را در آن ایام سپری کرده است. از طرفی دولت وقت چین به منظور تحقق شعارهای مبتنی بر فسادستیزی نیازمند رفتارهایی از این قبیل بوده است.

در عین حال حزب حاکم چین سوداهای دیگری نیز در سر داشته و در تلاش بوده تا از یک اقتصاد کاملا دولتی و سوسیالیستی که شبکه های در هم تنیده ای از فساد را در این کشور شکل داده بود به سمت یک اقتصاد مختلط حرکت کند و در بسیاری از بخش ها دست به اصلاحات بزرگ بزند. اصلاحاتی که می بایست در تمام بخش های اقتصادی، سازمانی، حاکمیتی و قضایی رقم بخورد تا چین امروز شکل بگیرد. کشوری که شاهد انقلاب، سوسیالیسم، مائوئیسم و در نهایت تغییرات بزرگ، مهم و تدریجی در حوزه های اقتصادی بود و رشد اقتصادی کنونی این کشور نیز ریشه در تحولات پسا مائوئیستی دارد.

آقای میلیاردر پای چوبه دار

مالک لیفان موتورز می گفت: در آن روزها و ماههای سخت همگان انتظار اعدام و نابودی او و همترازانش را می کشیدند و حتی این رویکرد دولت وقت به یک مطالبه عمومی تبدیل شده بود. از طرفی دولت سیاست گامی رو به جلو را در راستای توسعه اقتصادی و صنعتی و مهمتر از همه عدم وابستگی به قدرت های جهانی را در دستور کار قرار داده بود. آنها می دانستند که راهی جز پشت سر گذاشتن اقتصاد غرب نخواهند داشت. اگر چه چین از مولفه ارزشمند جمعیت برخوردار بود اما نیازمند مدیران توانمند و کارآمدی بود تا بتوانند این ظرفیت عظیم را به درستی بهره برداری کنند.

او می گوید: در آن دوران ما همواره با عباراتی همچون مفسد، کفتار، خون آشام و عباراتی از این قبیل از سوی مردم و رسانه ها خطاب می شدیم تا اینکه به یکباره تلنگری بزرگ و خیره کننده در ساختار حاکمیتی جدید چین پسامائوئیسم شکل گرفت و دولت به درستی دریافت که برای عبور از طوفان های سخت اقتصادی نیارمند مدیران و کارآفرینانی است که کارآزموده باشند و با تکیه بر توان و تجربه بالای مدیریتی سیاست های کلان دولت در زمینه توسعه اقتصادی و صنعتی را دنبال کنند و اینگونه شد که ما از پای چوبه دار به کارخانه هایمان برگشتیم و همراستا باسیاست های دولت چین هر روز مرزهای جدیدی از پیشرفت را پشت سر گذاشتیم.

یین مین شانگ وجود ساختارهای هزارتوی فساد در دوران مائوئیسم را رد نکرد اما به این نکته نیز اشاره کرد که حدود سی سال پس از پایان آن دوران دولت چین به درستی دریافته بود که راه مبارزه با فساد تبعیض، حذف و قوه قهریه نیست و می بایست در بسیاری از ساختارها بازنگری صورت پذیرد. به همین دلیل دولت وقت با درک عمیقی از این مساله روند تدریجی گذار به اقتصاد مختلط را آغاز کرد و به درستی کارآفرینان و ثروتمندان چینی اهرمی برای این حرکت ارزشمند تلقی شدند.

راهی که اقتصاد چین طی کرد

بر این اساس رهبران حزب کمونیست چین پس از آنکه حکومت را در دست گرفتند، هدف اساسی و طولانی‌ مدت خود را تغییر چین به کشوری با اقتصاد مدرن، نیرومند و سوسیالیست اعلام کردند. این اهداف در زبان اقتصادی به معنای صنعتی‌سازی، افزایش استانداردهای زندگی، کاهش تفاوت‌های درآمدی و تولید تجهیزات نظامی مدرن بود. رهبری چین با گذشت سالیان سعی کرد به این اهداف وفادار بماند اما سیاست‌های اقتصادی که برای رسیدن به این اهداف اتخاذ شدند در مواقع خاص و در واکنش به تغییرات بزرگ اقتصادی، سیاست داخله، سیاست بین‌الملل و پیشرفت‌های اقتصادی به شدت تغییر پیدا کردند.

اینکه چگونه چین تبدیل به کار خانه دنیا شد؟ نیز ریشه در همین ماجرا دارد و آنها با شناسایی تمام ظرفیت های داخلی خود و حذف تدریجی بسترها و دالان های فساد در کشورشان توانسته اند چین امروز را شکل دهند. مطالعه دقیق روند حرکتی اقتصاد چین اکنون می تواند به مثابه یک دانشگاه برای تمام بخش های اقتصادی و به ویژه صنعت خودرو کشورمان به شمار رود. روزگاری که چینی ها مهندسی معکوس در صنعت خودرو را در دستور کار خود قرار دادند مضحکه تمام جهان شدند ولی آنها بدوند توجه به این حواشی و با کار و و تلاش بیشتر اکنون سایه سنگین خود را بر سر خودروسازان بزرگ جهان افکنده اند و حتی چندین خودروساز بزرگ این کشور مجوز ورود به بازار خودرو آمریکا به عنوان سختگیرانه ترین بازار جهان را نیز اخذ کرده اند.

تردیدی نیست که صنعت خودرو ایران نیز با همراهی کارآفرینان آگاه، با دانش و توانمند داخلی به راحتی از بحران های کیفی و اقتصادی کنونی فاصله خواهد گرفت. چه بسا مهمترین زیرساخت ها برای تحقق این هدف در کشور فراهم است که از آن جمله می توان به صنعت قطعه سازی توانمند، نیروی انسانی، انرژی و مهمتر از همه بازار منطقه ای و بین المللی در دسترس اشاره کرد. به شرط اینکه سیاست زدگی از دامان این صنعت مهم و اشتغالزا برچیده شود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.