گفتوگویی صمیمانه با «علیرضا صادقی» گوینده خبر سیما
تقریبا هر روز مقابل دوربین تلویزیون مینشیند، دوربینی که مخاطبان چند ده میلیونی دارد اما با این وجود، در حرفهایش چندبار تاکید میکند که از «شهرت» گریزان است. «علیرضا صادقی» گوینده خبر سیما که یکی از موفقترینهای این حوزه به شمار میآید، کارش را از مشهد و صدا و سیمای خراسان شروع کرد و حالا در مهمترین بخش خبری صدا و سیما، تازهترینها و مهمترین اتفاقات روز را به سمع و نظر بینندگان تلویزیون ایران میرساند.با این گوینده ۴۴ساله اهل مشهد، از نحوه ورودش به این وادی و فراز و نشیبهای حرفهاش گفتیم و شنیدیم.
شروع یک حرفه از آگهی تبلیغاتی روزنامه خراسان
همان ابتدای کار از او درباره نحوه ورودش به این حرفه میپرسیم، در پاسخ می گوید: بعد از اخذ لیسانس و اتمام دوره سربازی دنبال شغلی میگشتم. آن روزها در شرکتی مشغول به کار بودم اما حرفهای مناسبتر میخواستم تا اینکه یک روز اتفاقی روزنامه خراسان را ورق میزدم که رسیدم به آگهی صدا و سیمای خراسان، در متن آن از علاقهمندان به مجریگری برای شرکت در تستی، دعوت به عمل آمده بود. در همین حین یکی از دوستانم نیز تماس گرفت و از همین آگهی گفت و تاکید داشت که من با توجه به علاقهام به این بحث حتما در این تست شرکت کنم، خلاصه بعد از چند مرحله آزمون و سنجش، از بین نزدیک به ۵هزارنفر، ۴نفر انتخاب شدند. آقای صادقی اولین خبری را که اجرا کرده است خوب به یاد دارد؛«اردیبهشت ۸۱ بود که معاون وقت اطلاعات و اخبار با من تماس گرفت تا به دیدنش بروم، در آن ملاقات به من گفت که برای مجریگری انتخاب شدهام و باید از فردا کارم را آغاز کنم، روز اجرا آقای بیژن قنبری که از پیشکسوتان این رشته هستند، کنارم نشستند و به من چارچوب کار را توضیح دادند، بعد گفتند: من اول یک خبر ورزشی می خوانم و سپس شما خبر دوم را بخوانید. یادم هست آن خبر مربوط به برد تیم فوتبال یاران گناباد بود.»
مجری توی ترافیک ماند، من اجرا کردم
این مجری جوان به واسطه استعداد و پشتکارش خیلی سریع سر از تلویزیون در میآورد. خودش در این باره توضیح میدهد: یک شب ده دقیقه مانده بود که خبر به اصطلاح روی آنتن برود وگوینده خبر ورزشی در ترافیک مانده بود که پیشنهاد شد من اجراکنم. از آن به بعد هم برای حدود ۳سال هرشب گوینده بخش ورزشی بودم، شاید باور نکنید، اما در آن مدت، حتی یک شب هم به مهمانی نرفتم. جالب اینجاست که او دقیقا یک سال بعد از شروع به کار در تلویزیون، عنوان گوینده برتر را در بین مراکز صداوسیمای کشور کسب میکند.
همه دشواریهای آقای گوینده
اما حرف را با او میکشانیم به مهاجرتش به تهران، میخواهیم بدانیم انگیزهاش از این ترک دیار چه بوده است؛ در پاسخ بیان میکند: بخشنامهای صادر شده بود که میگفت خبر سراسری قصد دارد از گویندگان شهرستانها برای اجرا استفاده کند، این کار البته چند مرحله سنجش و آموزش داشت. خلاصه در گام اول از بین حدود۳۰۰نوار اجرای گویندگان مراکز صداوسیما و ۲۰۰ هزار متقاضی که به صورت اینترنتی ثبت نام کرده بودند، کار من و شش نفر دیگر مورد پسند قرار گرفت که در گام بعد وارد مرحله آموزش شدیم. خاطرم هست اولین خبر سراسری را که اجرا کردم، در باکس خبری ساعت ۱۹ و درست شب قبل از شروع ماه رمضان ۸۷ بود که در ابتدا، حلول ماه مبارک رمضان را به بینندگان تبریک گفتم. با او از فراز و نشیبهای این مسیر میگوییم. راهی که خود او هم اذعان دارد، بسیار دشوار بوده است؛«هربار حرف از سختی میشود، یاد عید ۸۸ میافتم، در آن روزها برای من در تهران شیفت اجرای خبر گذاشته بودند، از طرفی هنوز در صدا و سیمای خراسان رضوی نیز فعال بودم، به خوبی در خاطرم هست که بعد از خواندن خبر ساعت۲۰:۳۰ در مشهد با خودروام شبانه از طریق جاده سبزوار به تهران می رفتم، تا روز بعد خبر ساعت ۱۹ و۲۲:۳۰ را در شبکه دو اجرا کنم. خب این سیکل برای مدتی ادامه داشت.»
تلخترین خبری که خواندم، فاجعه منا بود
او در مجموع تاکید دارد که اجرای خبر این روزها تغییر کرده و آن بیان خشک و رسمی، جای خود را به صمیمیت و سرعت بیان داده است؛«هم اکنون اجرای خبر گوینده محور شده یعنی دیگر اتکا به متن نیست و گوینده میتواند بداههگویی هم داشته باشد البته محدود و حسابشده.» از او درباره بهترین و تلخ ترین خبرهایی که خوانده است، میپرسیم؛ در پاسخ بیان میکند: بهترینش مربوط به حصول توافق هسته ای بود به ویژه به رسمیت شناخته شدن حقوق ایران؛ اما دردناک ترین خبر هم برای من، «فاجعه منا» بود. آن خبر من و همکارانم را عمیقا متاثر کرد. اطلاع رسانی این خبر دردناک هم تلخی خودش را داشت. حرف را میبریم سمت درآمدهای حرفه او، در پاسخ میگوید: اگر صرفا کار گویندگی را در نظر بگیرید، چه در تهران و چه در شهرستانها اصلا جوابگوی نیازهای روزمره زندگی نیست، اما من علاوه بر گویندگی بخشهای خبری، دبیر بخش خبری ۲۲:۳۰ و ۲۴ شبکه تهران هستم، در کنار آن نیز گاهی اجرای همایشهای نهادها و سازمانهای دولتی را انجام میدهم و از مجموع اینها تازه امکان یک زندگی متوسط شهری میسر میشود.
فوت و فن دفع تپُق
آقای صادقی چهرهای جدی دارد و اجرا در بخشهای خبری هم باعث شده است تا بر این جدیت افزوده شود، اما خودش می گوید که در زندگی شخصی و جمعهای دوستانه، بسیار بذلهگو و شوخ است. با این اوصاف از او میپرسیم، آیا شده است که تپُقی بزند که بابتش روی آنتن خندهاش بگیرد، در پاسخ با خوشرویی بیان میکند: بله! البته هیچ وقت منجر به قهقهه نشده چون کاری کاملا غیرحرفه ای است، معمولا اگر تپق جزئی باشد، با یک لبخند به مخاطب می رسانم که سهوی بوده است، ولی اگر اشتباه بخوانم قطعا عذرخواهی می کنم.اما توصیههای این مجری جوان و موفق به آنهایی که در این وادی گام میگذارند، هم جالب است؛« افرادی که علاقهمند به مجریگری هستند، اگر تکیهشان صرفا بر چهره خوب یا صدای مناسب است، بدانند که در این وادی ماندگار نمیشوند. باید علاوه بر استعداد ذاتی، فن بیان و قدرت خوب صحبت کردن را هم در خود پرورش بدهند. مضاف بر آن پشتکاری ویژه برای پیشرفت داشته باشند.»او تاکید دارد که از شهرت گریزان است، البته گاهی هم شهرت دنبال سر او آمده است. خودش تعریف میکند: یکبار در مشهد، مادرم برای چند روزی در بیمارستان بستری شده بود. یک روز حس کردم کارکنان طور خاصی به من نگاه می کنند و به پچپچ مشغولند. بالاخره یکیشان جلو آمد و پرسید: ببخشید شما همان مجری خبر هستید؟ گفتم بله! ناگهان عدهای با خوشحالی فریاد کشیدند و گروه دیگری هم آه از نهادشان برآمد. بعدا مشخص شد که سر این موضوع مسابقه ای گذاشته بودند و قرار بود گروه بازنده دوستانشان را شام میهمان کنند. خلاصه شهرت هم برای من این عوارض را داشت(با خنده) . از صادقی درباره واکنش خانوادهاش به حرفه او میپرسیم، میگوید:دخترم ستاره که ده سال دارد، طرفدار و در عین حال منتقد خوب کارهای من است. یک بار زنگ زد و به من گفت؛ بابا خواهش می کنم امشب خیلی خوب خبر بخوان که همکلاسی ام می خواهد اجرایت را نگاه کند.اما حرف آخر ما با آقای مجری از شهرش است. او تاکید میکند که مشهد را به واسطه بارگاه امام رضا(ع) عاشقانه دوست دارد و هر وقت فرصتی دست بدهد به آن سفر میکند اما او بیشتر از اینها عاشق مردمان شهرش است.
روزنامه خراسان