ثروت اسدالله عسگراولادی چقدر بود و او چگونه ثروتمند شد؟
درباره زندگی و ثروت اسدالله عسگراولادی
میزان ثروت اسدالله عسگراولادی یکی از کنجکاوی برانگیزترین و البته شبهه ناکترین مواردی به شمار میآید که چه در زمان حیات و چه اکنون که جان به جان آفرین تسلیم کرده، نقل محافل خبری و رسانهای قرار گرفته است چنانکه یکی از رسانههای خارجی با تیتر پولدارترین مرد ایرانی در ۸۳ سالگی درگذشت ضایعه فوت عسگراولادی را اعلام کرد
مرحوم اسدالله عسگراولادی از برجستهترین بازرگانان ایرانی، معروفترین صادرکننده خشکبار ایران، عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در تمام دوران پس از انقلاب و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین بود. اسدالله عسگراولادی برادر حبیبالله عسگراولادی از چهرههای مهم و تاثیرگذار جریان اصولگرایی بود که وی نیز چند سال قبل دارفانی را وداع گفت. اسدالله عسگر اولادی روز گذشته درگذشت.
اسدالله عسگراولادی که بود؟
فهرست مطالب
در بازگشت از راه فرنگ نیز بستهای را به تهران آورد که در آن لیست سران کمیته تنظیم اعتصابات به مهر امام مشخص شده بود. پس از این دو اتفاق، اسدالله عسگراولادی دو گزینه پیش رویش قرار گرفت. تجارت پسته و زیره اولین و مهمترین کارش شد و حضور در اتاق ایران نیز زمانهای اضافه زندگیاش را پر میکرد. طی ۳۰ سال گذشته نیز او از جایگاه محبوبترینها به جایگاه غیرمحبوبترینها در اتاق ایران تنزل پیدا کرده است.
در سالهای پرحاشیه و التهاب جنگ و حتی دوران سازندگی به سادگی در میان اعضای هیات رئیسه اتاق ایران جای میگرفت، ولی هنگامی که در دوره دولت عدالتورز قصد ریاست بر اتاق را کرد، با کمترین رای از سوی بخش خصوصی پس زده شد. پس از آن تمامی زندگی اسدالله عسگراولادی، خلاصه در تجارت، امور خیریه و گفتگوهای رسانهای شد. اسدالله عسگراولادی خود را طی تمامی سالهای گذشته «کاسب جزء» معرفی کرده است.
ورود اسدالله عسگراولادی به اتاق بازرگانی با حکم امام
عسگراولادی هفتمین فرد ثروتمند ایران بود؟
ثروت عسگراولادی چقدر بود؟
اسدالله عسگراولادی طی ۳۴ سال گذشته هر روز ساعت ۶ صبح خانهاش در خیابان فرشته تهران را به مقصد همین دفتر ترک میکرد. «شرکت حساس» بزرگترین دارایی مالی او به شمار میآید که حداقل ۵ بار برنده جایزه صادراتی شرکت نمونه سال شده است. صادرات زیره، پسته و دیگر نمونههای خشکبار طی تمامی سالهای گذشته از طریق همین دفتر صورت گرفته است. به تمامی کارمندانش و حتی نزدیکانش سه توصیه مهم و ضروری دارد: «بیش از ۲۵ درصد از داراییهای خودتان را وام ندهید. صبحها زودتر از همه از خواب بلند شوید و از خانه بیرون بروید. در همه کارها خدا در یادتان باشد.» میگوید با همین سه توصیه موفق به کسب رتبه هفتمین ثروتمند بزرگ ایران شده است.
اسدالله عسگراولادی هیچ جنسی را بدون تخفیف نمیخرید و هیچ کالایی را با تخفیف نمیفروخت. این شهرت بیش از ۶۰ سال تجارت اوست. او به غیر از تجارت خشکبار مالک خانهها و زمینهای بسیاری در تهران است. دفتر روزنامه زن متعلق به فائزه هاشمی دختر آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از منازل مسکونی اسدالله بود. دفتر روزنامه رسالت ارگان راست سنتی نیز دیگر ملک متعلق به اسدالله عسگراولادی است. دفتر اولیه تشکیل جلسات اقتصاد اسلامی با حضور چهرههایی مانند آیتالله بهشتی، آیتالله مطهری و نخستوزیر جنگ در دهه ۶۰ نیز دیگر ملکی به شمار میآید که سندش به نام اسدالله عسگراولادی خورده است. او در ثبت اطلاعات گذشته بیرقیب به نظر میرسد؛ به طوری که همچنان چک ودیعه ۲ میلیون تومانی فائزه هاشمی برای دفتر روزنامه زن را در گاوصندوق دارد. او میگوید: «اول نمیخواستم خانه را بدهم، ولی فائزه هاشمی با خانم من صحبت کرده بود و ایشان گفتند که باید خانه را بدهید.»
طاهره خانم، همسر اسدالله عسگراولادی طی تمامی سالهای گذشته نقشی پررنگ در زندگی او داشته است. در سالهای پیش از انقلاب به همراه اسدالله راهی لندن میشده تا در خانه شخصی عسگراولادی در لندن برای او غذای اسلامی طبخ کند. اسدالله عسگراولادی دفتری در لندن نیز دارد. او در سالهای پیش از انقلاب تشکیلاتی در امریکا نیز داشته است.
خانه خیابان فرشته مهمترین دارایی او به شمار میآید؛ خانهای که فرش دستبافت ۵۰۰ متری کف آن را پوشانده است. مسجد خیابان فرشته و صندوق قرضالحسنه خیابان فرشته نیز دیگر داراییهای وقفشده او به شمار میآیند. بخش مهمی از داراییهای عسگراولادی به زمین و خانه تبدیل شده است، اما حداقل با اتکاء به گفتههای او جایگاهش هفتمین ثروتمند ایران است. او به میلیاردر بودنش افتخار میکند، ولی طی دو سال گذشته برای حفاظت بیشتر از داراییهایش مجبور شده در شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی یک صندلی برای خود انتخاب کند. البته که تاکید میکند: «حضورم در موتلفه اسلامی به اصرار دوستان بود وگرنه من اصلا سیاسی نیستم.»
او ۱۰۰ میلیون دلار صادرات انجام میدهد. کل داراییهای عسگراولادی از سوی چندین بانکدار معتبر نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار معادل ۱۲۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است. کل صادرات پسته ایران سالیانه ۸۵ میلیون و ۴۶۴ هزار و ۳۳۲ کیلوگرم به ارزش ۶۹۹ میلیون و ۷۹۴ هزار و ۵۸۵ دلار است که کمتر از یکچهارم این صادرات به عسگراولادی تعلق دارد. صادرکننده دیگری از کرمان نیز نفر دوم صادرات پسته ایران است. براساس این محاسبات درآمد سالیانه اسدالله عسگراولادی حدود ۳۰۰ میلیارد تومان است. البته این رقم به صورت تخمینی محاسبه شده و درصد خطای بالایی دارد.
عسگراولادی از زبان رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران
نفس راحتی کشیدیم وقتی با صورت روی میز عسلی شیشهای فرود نیامد، اما حتی موکت ضخیم کف سالن هم مانع آسیب دیدن سر و صورتش نشد.
صحبتهایم را نیمه کاره گذاشتم و پایین آمدم. با زحمت روی صندلی نشاندیمش و سر و صورتش را که حسابی خونی شده بود پاک کردیم. کمی آب نوشید و به اطراف نگاه کرد. من کمی دورتر، نگران ایستاده بودم. صدایم کرد و گفت: «من خوبم، چیزی نیست. داشتی حرفهای خوبی میزدی، برو ادامه بده».
صحبتم که تمام شد، وقت خواست تا او هم صحبت کند. پشت تریبون رفت و سخنرانی قشنگی کرد. امید در حرفهایش موج میزد. از سیاستمداران گلایه کرد، اما حتی یک کلمه منفی و ناامیدکننده نگفت.
بعد از نشست، چند دقیقهای با او صحبت کردم. به شوخی گفتم: «سر به هوایی کار دستتان میدهد، مراقب باشید». خندید و گفت: «صبح در حرم امام رضا (ع) مردی اطرافم چرخید و گفت: امروز بلایی بر تو نازل میشود و خواست بلا را دور کند، خندیدم و گفتم پیرمرد شیطون بلا خودم هستم».
بعد از آن روز، یک بار هم تلفنی احوالش را پرسیدم؛ انگار شوخیام در ذهنش مانده بود که گفت: «دیگر سربه هوایی نمیکنم، اما نمیدانم چرا اینقدر زمین میخورم»؛ و دیگر ندیدمش تا امروز که شنیدم دار فانی را وداع گفته است.
حاج_اسدلله_عسگر_اولادی مردی بزرگ و انسانی مثبتاندیش بود. هیچگاه ناامید نشد و دست از تلاش برنداشت. سرشار از احساس بود، اما پشت کوهی از عقل پنهان شده بود. با این حال هرگز مانع جاری شدن اشکهایش نمیشد. برخلاف افسانههایی که دربارهاش میگفتند، دست کم نیمی از عمرش را به سختی گذرانده بود. در کسب و کار اصولی خدشه ناپذیر داشت.